- هاله زدن
- هاله افتادن: (تادرنیاید انجم وافلاک درنظر ازدود آه هاله بدورقمرزنم) (علی خراسانی)
معنی هاله زدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناله کردن فغان کردن: دیگ زند ناله که خون خورده ایم ریگ بریزید که خون کرده ایم. (نظامی لغ)
بدور چیزی گرد شدن
هاچه ای رازیرشاخه درخت و مانند آن نصب کردن
بسیار سخن گفتن در هنگام خرید برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
باده نوشیدن می خوردن
زبانه زدن زبانه زدن مشتعل شدن
زبانه زدن، افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، گر کشیدن، تلهّب، اضطرام، اشتعال، توقّد، ضرام، التهاب، گر زدن
چیزی را در قالب در آوردن
کنایه از جعل کردن، دروغ گفتن
کنایه از جعل کردن، دروغ گفتن
تاشیدن در قالب آوردن چیزی را، دروغ گفتن جعل کردن
شراب نوشیدن: (در این میخانه هر ایمایی از جایی خبر دارد - گدایی کاسه ای زد ساغر جمشید پیدا شد) (میرزا جلال)
گلوله زدن
بر اثر تشنگی مفرط زبان را پیاپی و بسرعت از دهان بیرون آوردن (چنانکه سگان کنند) : دید چشمانش نیمه باز است و قوز کرده وله له میزند، بسیار تشنه بودن
ناله کردن نالیدن: فریاد ازان دلی که بفریاد هر شبی نالش بدرد از ان سرزلف دو تازند. (امیرخسرو)، شکایت کردن
ناف زدن ناف بریدن: قابله بهر مصلحت بر طفل وقت نافه زدن نبخشاید. (خاقانی لغ)
شیفته شدن
فریاد کردن نعره زدن: (درین بیم بودند و غم بکسره که گرشاسپ زد ویله از دره)
فوت شدن و مردن مردن هلاک شدن: (یا بیماری که اگر آب بکار دارد هالک شود)
چفته زدن تهمت زدن متهم ساختن: گر از یک کام اوگیری کناره زند در یک زمانت صد هواره. (اسرارنامه)
نفس نفس زدن به هن وهن افتادن، سر و صدا راه انداختن بر اثر شتاب و نگرانی
((لَ لَ زَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
بر اثر تشنگی مفرط زبان را پیاپی و به سرعت از دهان بیرون آوردن، بسیار تشنه بودن، زبان بیرون آوردن سگ و نفس زدن وی با صدا و سرعت براثر تشنگی یا گرما، ملتهب بودن از شدت گرما
حرف زدن زیاد در موقع خرید و فروش برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت
کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن
کنایه از بسیار سخن گفتن، پرحرفی کردن
Bargain
Shoulder
remendar
связывать
торговаться
нести на плечах
remendar
verstricken
feilschen